کیفیت انتخاب یک فرد در هر زمینه ای تابع میزان آگاهی ، شرایط محیطی و سلیقه ی شخصی او در آن زمینه است و این سه مورد خود ، تابع کیفیت انتخاب های قبلی آن شخص هستند.

اجازه دهید تا مثالی برایتان بزنم.

می‌دانیم هر سال درصد ازدواج‌هایی که در آن دختر و پسر در محیط دانشگاهی با یکدیگر آشنا می‌شوند افزایش می‌یابد،

در نتیجه می‌توان گفت یکی از مهم‌ترین فاکتورهایی که بر کیفیت ازدواج یک شخص تاثیر مستقیم دارد ، انتخاب رشته

دانشگاهی و یا انتخاب زمینه‌ای است که در آن به کسب مهارت میپردازد ؛ چون مطلوب یا نامطلوب بودن این انتخاب بر

میزان موفقیت شغلی و مالی شخص و همچنین سطح فکری و فرهنگی افراد پیرامون او مؤثر است.

مطلوب یا نا مطلوب بودن نتیجه کنکور و در نتیجه رشته و دانشگاه و یا زمینه‌ای که شخص در آن به کسب مهارت

می‌پردازد ، خود تابع این است که آیا شخص در مقطع متوسطه 2 (دبیرستان) رشته تحصیلی مناسبی را برای خود انتخاب

کرده یا خیر؟

پس میبینیم که انتخاب رشته ی تحصیلی متوسطه 2 به طور مستقیم بر میزان موفقیت شخص در کنکور و انتخاب رشته

دانشگاهی ، در کسب مهارت ، در انتخاب شغل و وضعیت مالی و انتخاب همسر بسیار مؤثر است.

حال که به اهمیت انتخاب رشته تحصیلی پر بردیم به بررسی برخی از موانع و چالش هایی که بر سر راه دانش‌آموز وجود

دارد بپردازیم.

1- سن دانش‌آموز :

در پایه تحصیلی نهم دانش‌آموز هنوز به سنی نرسیده که به قدر کفایت به اهمیت رشته و محیط

دانشگاهی ، انتخاب شغل و موفقیت مالی ، انتخاب همسر و … واقف باشد.

2 – عدم آگاهی نسبت به نوع مشاغل در سال های پیش رو :

 با توجه به پیشرفت تکنولوژی و تغییر نیاز های بشر ، بسیاری

از مشاغل با سرعت بالایی در مسیر نابودی قرار دارند و البته مشاغل نوظهوری که نیازمند تخصص های نوین هستند

جایگزین آن ها خواهند شد.

3 – عدم آگاهی فعالان حوزه ی آموزشی :

 متاسفانه سال‌هاست که یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر انتخاب رشته تحصیلی

نظر معلم ها و مشاوران مدرسه است . به دلایل فراوانی بیشتر این نظر ها سطحی ، سنتی و صرفاً به منظور رفع تکلیف است.

4 – دلسوزی ناآگاهانه و یا آرزوهای خاکستر گرفته پدر و مادر :

حتماً شما هم خیلی هارا می‌شناسید که برای جبران برآورده نشدن آرزوهای نوجوانی و جوانی خودشون و یا به دلیل اینکه

صرفاً حدس می‌زنند که فلان مسیر برای فرزندشان بهتر است ، بدون تحلیل و بررسی اصولی فرزند خود را به سمت

رشته‌ای خاص سوق میدهند.

5 – باور های اشتباه:

سال‌هاست که باورهایی نظیر این که « اگه بری تجربی دکتر میشی و بعدش پولدار میشی ، رشته انسانی فقط

به درد اونایی می‌‌‌‌‌‌خوره  که ریاضی نمی‌فهمن ، دنیای هنر فرد را به فساد و بیراهه می‌کشاند و …»

استعداد های فراوانی را سرکوب کرده و باعث شده نوجوانی که می‌توانست در زمینه‌ای خاص ستاره‌ای درخشان باشد ، به

رباتی تبدیل شود که برای گذراندن زندگی هر روز بدون علاقه کارهایی را تکرار کند.

چالش‌هایی از این دست باعث میشود که هر سال جمعیت بسیار زیادی از دانش‌آموزان بدون آنکه توانمندی ، استعداد و علایق فردی خود را کشف کنند و بدون آنکه اطلاعاتی را درمورد آینده‌ی مشاغل کسب کنند ، براساس چند توصیه ی سطحی و همچنین تفکر سنتی خانواده و برخی باور های اشتباه رشته ی تحصیلی خود را انتخاب کنند و نتیجه آن چیزی می‌شود که امروز شاهد آن هستیم.